برگزاری کنفرانس «مبارزات زنان افغانستان در دفاع از حقوق بشر و تأمین صلح»
ما در این روزها، در آستانهی اولین سالگرد سقوط نظام جمهوریت و روی کارآمدن امارت وحشت طالبانی در افغانستان قرار داریم. نظام جمهوریتی که ثمرهی تلاش جامعهی جهانی و ایثارگری دهها هزار نیروی اردوی ملی، پلیس و امینت ملی کشور همراه با حمایتهای میلیونها زن و مرد بود که صادقانه پای صندوقهای انتخاباتی میآمدند تا تجلی دموکراسی نوپا و مردمسالار در افغانستان باشند.
نظامی که دروازههای دنیا را بر روی مردم افغانستان گشود و برایشان حیثیت و اعتبار آفرید، اما با معاملههایی ننگین سقوط کرد. این سقوط با پروژهی صلح کذایی کرزی با برادران ناراضیاش آغاز و با امضای توافقنامهی ننگین دوحه تکمیل شد و در نهایت فرار ننگین اشرفغنی و تیمش آخرین میخ را بر تابوت جمهوریت کوبید.و اما مهمترین نیروی «مدنی» که پس از این اتفاق در شهرها، به خصوص در کابل به دفاع از آرمانهای دموکراسی و نظام جمهوریت ایستاد و صدای اعتراضش را علیه نظام وحشت طالبانی بلند کرد، «زنان» شجاع کشور بودند. آنان فضای خفقان و ترس از طالب را در کشور شکستاندند و رو در رو با نیروی ستمگر طالب مبارزه کردند.
اتحادیهی صلصال بنا دارد با برگزاری سمیناری با عنوان «مبارزات زنان افغانستان در دفاع از حقوق بشر و تأمین صلح» و با دعوت از شخصیتهای صاحبنظر علمی، فرهنگی و دانشگاهی، این مبارزات قهرمانانه را بررسی کرده و از آن تقدیر و تجلیل به عمل آورد.این سمینار به مناسبت «روز جهانی صلح» در تاریخ ۲ میزان ۱۴۰۱ مطابق با ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۲، در شهر اوپسالای سویدن برگزار خواهد شد.
Rapport från inledande samordningsmöte för projektet ”Women Making Herstory / Kvinnor Skapar Historia” med Ali Rzai, Zia Ghasemi, Fakhri Barzande och Ashraf Bagheri i Uppsala. Salsal Förbundet Sverige tillsammans med kvinnor med utländsk bakgrund och som har invandrat under de senaste 100 åren till Sverige.
Svårigheterna och utmaningarna med kvinnors integration har ofta inte bearbetats och ganska litet har gjorts. Men många kvinnor har många värdefulla berättelser som kan distribueras till samhället i form av till exempel filmer och böcker.
Det är också Tänkbars att göra en överblick över invandrade kvinnors situation och presentera en bild av deras liv, hur har de bott och levt under åren som de varit bosatta i Sverige. Detta projekt kommer troligen att starta från och med nästa år och på något sätt kommer en typ av kulturell och social infrastruktur att användas med social integration i åtanke.
Litteraturen och kulturen speglar i vilket samhälle som helst dess tillväxt och visar höjden av det samhällets tanke- och fantasisfär.
Salsalförbundet är stolt över att fortsätta sin verksamhet i ”Femte internationella Salsalpoesifestivalen” genom att vara värd för en grupp persisktalande författare och konstnärer från olika europeiska länder samt gästpoeter från Sverige.
Festivalen kommer att hållas i närvaro av festivalgäster och älskare av persisk kultur och litteratur på Reginateatern i Uppsala. Inträdet är öppet för allmänheten och programmet börjar på utsatt tid.
Tid: Lördagen den 11 juni 2022, kl. 13.00 till 17.00
پنجمین کنگرهی سراسری شورای جهانی هزاره در تاریخ ۲۷ تا ۲۹ ماه می در استکهلم دایر شد و در انتخابات ادواری هیئت رئیسهی این شورا، در اقدامی کمسابقه در تاریخ تشکلهای سیاسی و اجتماعی افغانستان، رئیس و اکثریت اعضای کادر رهبری شورا از میان بانوان انتخاب شدند.
این اقدام در روزهایی صورت گرفته است که حکومت غیرقانونی طالبان افغانستان را به زندانی بزرگ برای زنان تبدیل نمودهاند. آنها دروازههای مکاتب و دانشگاهها را بر روی دختران بستهاند، فشار مضاعف بر زنانِ خبرنگار در رسانهها و زنانِ کارمند در سایر ادارات وضع کردهاند و تلاش دارند همهی بانوان را خانهنشین سازند.
روزهایی که افغانستان در وضعیت نابهسامان سیاسی اجتماعی و فرهنگی به سر میبرد و گروه طالبان بدون مشروعیت داخلی و پذیرش بین المللی همه روزه با افزایش سختگیریهایشان آزادیهای مدنی فرهنگی و سیاسی مردم را بدون توجه به خواست دنیا و مردم افغانستان بیشتر و بیشتر سلب میکنند.
اقدام شورای جهانی هزاره مبنی بر واگذاری صلاحیتها و اختیارات رهبری این شورا به بانوان، از یک سو جایگاه والای زن را در تاریخ اجتماعی کهن مردم هزاره نشان میدهد و از سوی دیگر به دنیا این پیام را میرساند که رفتار طالبان با زنان منعکس کنندهی فرهنگ اصیل تمام مردم افغانستان نیست.
اگرچه که انتظار از شورای جهانی این بود که در این کنگره به وضعیت کشور و مشکلات مهاجرین هزاره نیز بپردازد و نمایندگانی از هزارههای اهل سنت و اسماعیلیه، هزارههای کویته و برخی از شخصیتها و فعالان علمی و فرهنگی و سیاسی مستقل هزاره نیز به کنگره دعوت شوند، اما امید است که این موارد در برنامههای آینده مورد توجه قرار گیرد.
اتحادیهی صلصال ضمن استقبال از برگزاری پنجمین کنگرهی شورای جهانی هزاره و تقدیر از تصمیم شجاعانهی شرکت کنندگان آن در واگذاری مسئولیت رهبری شورا به بانوانی آگاه و تحصیلکرده، صمیمانهترین تبریکات و تمنیات خود را با کادر جدید رهبری شورا که قبول مسؤلیت کردهاند، تقدیم میکند و برایشان در جهت خدمت به هموطنان و تحقق آرمانهای بلندشان آروزی توفیقات مزید دارد.
اتحادیهی صلصال افتخار دارد که با برگزاری پنجمين جام والیبال صلصال در شهر اوپسالا، میزبان تیم های مستعد و بهترین بازیکنان از سرتاسر سویدن باشد. تیم های علاقمندِ شرکت درین تورنمنت می تواند تیم های خود را از طریق ایمیل، مسینجر و شماره های تماس که در پوستر درج است راجستر نمائید
Den olagliga talibanregering backade den 3 mars 1401 från sitt tidigare tillkännagivande om att återöppna alla flickskolor och flickgymnasier.
I en tidigare förklaring påstod att man väntar på ett beslut om elevernas klädstil som ska vara i enlighet med Sharialagen. Redan då visades det att man som förra talibanstyret på 90-talet vill förbjuda flickors skolgång från högstadiet uppåt.
Vanligtvis koplar talibanerna sin politisk motivering till islamiska lagar men inget islamiskt land har förbud mot flickors utbildning. Talibanernas definition av islamiska lagar är baserad på den fundamentala könsapartheid.
Förnekande av rätten till arbete och utbildning för kvinnor, segregeringen av utbildningsmiljön efter kön och stängningen av skolor för flickor är tydliga exempel på talibanernas könsdiskriminerande syn och en uppenbar kränkning av mänskliga rättigheter mot hälften av landets befolkning.
Sådant beslut fattas dessutom samtidigt som man försöker normalisera relationen med det internationella samfundet för att bli erkänd. Det tyder på att talibanregering har tagit kvinnors utbildnings- och arbetsrätten som gisslan för att bli erkänd. Omvärlden bör absolut inte sänka kraven.
Afghanska Civilsamhälle och kulturaktivister uppmanar det internationella samfundet särskilt svenska regeringen samt riksdagen att agera kraftfullt för demokrati, jämlikhet och jämställdhet i Afghanistan.
گزارشگر روزنامه داگینس نیهِتر، اِریک اولسون، با سفیر افغانستان در سویدن دربارهی تحولات اخیر کشور گفتگو کرده و خواسته نظر ایشان را در بارهی فرار غیرمترقبهی اشرفغنی و خرید ساختمان سفارت افغانستان بداند. علاوه براین، گزارشی دربارهی زندگی و فعالیتهای سیاسی آقای عباس نویان تهیه کند.
Foto :Alexander Mahmoud
بخش قونسلی سفارت افغانستان در سویدن در منطقهی صنعتی، شیستا، در شمال استکهلم قرار دارد. ساختمان قونسلی را پارکینگهایی غمانگیز و خیابانهایی دامنهدار محاصره کرده. آدم فکر نمیکند که در چنین منطقه که چندان جذابیتی ندارد، سفارتی وجود داشته باشد. سفارت در طبقهی اول ساختمانی هست که در آنجا دفاتر مختلفی وجود دارد (که به سویدنی به آن کونتورشهوتل میگویند.)
هرچند که نزدیک به ششماه از به قدرت رسیدن طالبان افراطی سنی در افغانستان میگذرد، پرچم سفید این گروه که در آن آیهای از قرآن درج شده، در این مکان دیده نمیشود. بازدیدکنندگان هنگام ورود (به سفارت) هنوز هم با پرچم قدیمی افغانستان که بر دیوار نقاشی شده، روبهرو میشوند. پرچم افغانستان با سه رنگ سیاه، سرخ و سبز که طالبان آن را لغو کرده است. این را عباس نویان که به مدت دو سال و نیم در سویدن سفیر است به ما توضیح میدهد. ایشان با لباس شیک و با بروتهای آراسته و خاکستری و با یک نگاه خوشایند ما را در اطاق سردی ملاقات میکند. وی با قاطعیت میگوید: من حکومت طالبان را قبول ندارم. من نمایندهی دولتی هستم که توسط مردم افغانستان در یک انتخابات دموکراتیک تعیین شده است. یعنی، من از مردم افغانستان نمایندگی میکنم نه یک باند مسلحانه که در ۱۵ اوت با زور قدرت را به دست گرفته است. وی ادامه میدهد که حدود ۷۵۰۰۰ مهاجر افغانستانی در سویدن زندگی میکنند. بیشتر آنها پناهندهاند و من از سویدنیها و ادارات کشورشان به خاطر استقبال خوبی که از هموطنانم کرده تشکر میکنم. من همچنین باور دارم که اکثریت افغانهایی که در سویدن زندگی میکنند با طالبان مخالفاند.سفارت کاملاً خالی است و یک سکوت اجباری به خود گرفته، مانند یک کارخانهی موترسازی که شرکتش ورشکسته شده باشد. اما دلیل این سکوت قطع رابطه با رژیم طالبان در کابل نیست؛ عباس نویان اشاره میکند که امروز جمعه است و دفتر ما تعطیل هست. وی خاطرنشان میسازد که تمام هیئتهای دیپلوماتیک افغانستان به طالبان پشت کردهاند. شما میتوانید از سفیران ما در قاهره و جاکارتا و کانبرا و لندن و واشنگتن سوال کنید. پاسخ همه یکی خواهد بود: «ما نمایندهی مردم افغانستان هستیم، نه رژیم طالبان.» آقای نویان میگوید تنها یک استثنا وجود دارد که آن سفارت افغانستان در پاکستان است. اما وفاداری به دولتی که دیگر وجود ندارد، بها دارد. تحریم طالبان به معنای متوقف شدن عرضهی پول از کابل است. وقتی از عباس نویان می پرسم که سفارت چگونه مصارف فعالیتهای خود را تامین میکند، لبخند میزند و میگوید: ما مثل سابق به کارمان ادامه میدهیم. از بودجهی سال گذشته مقداری پول باقی مانده است که از آن استفاده میکنیم. اگر بعداً مشکلی پیش آمد، در آینده تصمیم خواهیم گرفت. میپرسم زمانی که پول تمام شود چه اتفاقی پیش خواهد آمد؟ او جواب میدهد که شاید کشور میزبان (سویدن) به ما کمک کند! حتی اگر دیگر پولی از دولت نیاید، سفارت مقداری درآمد از طریق عوایدهای اخذ شده از ارائهی خدمات (از قبیل تمدید پاسپورت و صدور ویزا و قانونی شدن و تصدیق نمودن اسناد) دریافت میکند. سفیر میگوید در بدترین حالت، ممکن است سفارت را بسته یا تعطیل کنیم. وی میافزاید که حالا همانطور که می بینید، ما هنوز نفس میکشیم و زندگی میکنیم.
در حال حاضر رژیم طالبان اسناد صادر شده توسط سفارتخانهها را میپذیرد.
سفارت علاوه بر این دفتر در شیستا، دارای ملک دیگر هم هست: ویلا در یکی منطقهی لوکس مسکونی در محلهی نکه در استکهلم. این ویلا که در سال ۱۸۹۶ ساخته شده و ۶۰۰ متر مربع مساحت دارد، در سال ۲۰۱۷ توسط دولت افغانستان به مبلغ ۴۲ میلیون کرون خریداری شده است.
به هرحال، مشخص نیست که آیا ویلا واقعاً به عنوان سفارت استفاده میشود یا خیر. و یا هم محل اقامت سفیر است و به آن ساختمان دیپلوماتیک میگویند که یک اصطلاح است. بر اساس طرح تفصیلی شهرداری نکه، این ویلا که در نزدیکی یک دریاچه قراردارد فقد به عنوان ساختمان مسکونی میتواند استفاده شود. نویان میگوید که خرید ویلا قبل از زمان مأموریت من انجام شده و من در نوامبر ۲۰۱۹ مسئولیت سفارت را بر عهده گرفتم. سیستم گرمایشی در آنجا مشکل دارد، بنابراین من معمولاً جلسات خود را در شیستا برگزار میکنم.
زندگی عباس نویان خود نمایانگر تاریخ معاصر افغانستان است. او شاهد جنگهایی خونین بوده و تحولات و مهاجرتها را تجربه کرده. اما، باید گفت که حتی در این وضعیت ناامید کننده، ارادهای بیمهار برای زندگی در او دیده میشود: مثل کشورش. یک از آن حوادثخونین (که در سطرهای بالا به آن اشاره شده) انقلاب ثور است که پیامدی سنگین برای خانوادهی نویان داشته است؛ پدرش و سه برادرش به دست پولیس مخفی حزب کمونیست افغانستان به قتل رسیده است.
نویان در سال ۱۹۴۹ به دنیا آمده ومربوط به قوم هزاره است. هزارهها در افغانستان یک اقلیت شیعهمذهباند که مدتها است مورد آزار و اذیت بخشی از سنیهای افراطی قرار داشته و دارند. سنیها اکثریت جامعهی افغانستان را تشکیل میدهند.
نویان میگوید پدر من یکی از رهبران محلی در جامعه هزاره بود، اما از همه بیشتر او یک فعال سیاسی بود. در دمکراسی سازی دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی نقش ایفاکرده و به مجلس شورای وقت راه یافت و در آنجا برای ایجاد دمکراسی فعالیت کرد.زمانی که حزب کمونیست در سال ۱۹۷۹ قدرت را با کودتا به دست گرفت، آنها پدر نویان را یک مخالف می پنداشتند. او میگوید من درسهایم را در فاکولتهی انجنیری ساختمانی در انستیتیوت پولیتخنیک کابل خواندم و برای تحصیل در جاپان بورسیهی تحصیلی دریافت کردم و در آنجا تحصل کردم. دو روز بعد از برگشتنم به کابل، پولیس مخفی کمونیستها به خانهی ما یورش آوردند. آنها پدر و سه برادر بزرگترم را بازداشت کردند. اما من موفق شدم در باغچهی خانه پنهان شوم. پدر و برادران عباس نویان را پولیسها بردند. نویان بعد از ۳۵ سال فهمید که آنها سرنوشتی در پیش داشتهاند. هنگام محاکمهی یک فرد مظنون به ارتکاب جنایت جنگی، در هلند در سپتامبر ۲۰۱۳، لیستی از مقتولان فاش شد که در آن پنجهزار اسم درج شده بود. در آن زمان نویان فهمید که پدرش و برادرانش اعدام شده بودهاند. همهی آن افراد بعد از کودتای کمونیستی در یک پاکسازی به دست کمونیستها به قتل رسیدند. نویان میگوید: پدرم و برادرانم را اعدام کردند و در یک گور دستهجمعی در یک میدان آموزشی نظامی در اطراف کابل دفن کردند. زمانی که کمونیست ها پدرم و برادرانم را از من گرفتند، فقط یک چیز در ذهنم بود، زنده ماندن. من در بیست و نُه سالگی ناگهان مسئولیت خانه بر دوشم افتاد، چون بزرگترین مرد خانواده بودم. ما جمعاً سی و پنج نفر بودیم که در سه خانه زندگی میکردیم و همه از لحاظ معیشتی به من وابسته بودند. عباس نویان همچنین مسئولیت شرکت حمل و نقل متعلق به خانواده را به عهده گرفت و مجبور بود به هر قیمتی از این شرکت مواظبت کند. کمونیستها همچنان به دنبال او بودند. نویان میگوید: من در جاهای مختلف در خانه دوستانم شبها را سپری میکردم و به ندرت در مکانی بیش از یک شب بودم. من سعیکردم تا آنجایی که میشد چهرهام را تغییر بدهم: ریش گذاشتم و شروع کردم که لُنگی به سر داشته باشم.
حکومت کمونیستها خونین و پر از اختلاف درونحزبی بود. اختلافات درونی و قیام مردمی باعث شد که شوروی افغانستان را در سال ۱۹۷۹ اشغال کند. این کار به طور متناقضانه برای نویان جنبهای مثبت داشت. چون تهدیدها بر فامیل او کم شد. ولی در کل این واقعه برای عباس نویان یک روند سیاسی خوشایند نبود. او میگوید: تصمیم گرفتم از شانس مهاجرت استفاده کنم و با خانوادهام به خارج از کشور بروم؛ من انگلیسی بلد بودم و شرکت حمل و نقلم را فروختم تا پول داشته باشم برای این کار. عباس نویان به هند رفت و در تجارت واردات و صادرات ( از میوهی خشک گرفته تا قطعات موتر) دستبهکار شد. تجارت به خوبی پیش رفت و پس از چندسال او شرکت خود را به مسکو منتقل کرد و سپس به ایالات متحده رفته و در جنوب واشنگتن دی سی، ویرجینیا، ساکن شد. خانوادهی نویان در ایالات متحده، در جامعهی این کشور ادغام شده و تا زمان حادثهی ۱۱ سپتامبر در آنجا زندگی میکردند، با پنج فرزند که همه تحصیلات خود را تمام کردهاند. اگر حادثهی تروریستی ۱۱ سپتامبر رخ نمیداد، شاید هنوز عباس نویان زندگی خود را در ویرجینیا سپری میکرد. «در پاییز ۲۰۰۱ هنگامی که که ایالات متحده و متحدانش، متشکل از چهل وهفت کشور به افغانستان آمدند و طالبان را از کابل بیرون راندند، تصمیم گرفتم برگردم و به ساختن کشورم کمک کنم.»
عباس نویان قصد داشت بخشی از تجارت خود را به افغانستان منتقل کند، اما در عوض غرق سیاست شده. او یکی از افراد نزدیک به دایرهی اشرفغنی بود. غنی در ژوئن ۲۰۱۴ به عنوان رئیس جمهور افغانستان و در سپتامبر ۲۰۱۹ مجدداً به این عنوان انتخاب شد. اما با حملهی طالبان به شهر کابل در اگوست ۲۰۲۱ از آنجا گریخت. غنی امروز در دوبی به سر میبرد.
سفیر نویان نسبت به خروج غیرمترقبهی رئیس جمهور غنی و به دوران زعامت وی، نگرشی دوگانه دارد.
از یک سو، شما باید درک کنید که فشار عظیمی بالای افغانستان هم از داخل و هم از خارج بود. تمام استخبارات امنیتی دنیا در آنجا فعال بودند. ما یک کشور همسایه داریم به نام پاکستان، که تمام تلاش خود را برای بیثبات کردن اوضاع انجام داده است. ایالات متحده نقش رهبری خود را در این کشور به درستی مدیریت نکرد. آمریکا ناگهان گفتوگوهایش را با طالبان آغاز کرد، گروهی که قبلاً آمریکا در «جنگ با تروریسم» آنرا دشمن خطاب میکرد. همچنین فراموش نکنید که مذاکرهکنندگان آمریکایی با درخواست طالبان مبنی بر آزادی پنجهزار طالب زندانی موافقت کردند که باعث تضعیف بیشتر دولت شد.
از سوی دیگر، نمیتوان چشمپوشی کرد که حکومت اشرف غنی اشتباهات زیادی را مرتکب شد و این اشتباهات راه را برای تسلط طالبان هموارتر کرد. دیگر اینکه، نوعی خویشاوندگرایی در دولت وجود داشت و افرادی بدون مهارت به پستها گماشته شد که نباید میشد. اگر غنی بهتر مدیریت میکرد و در بازیهای سیاسی کمی هوشیارانهتر عمل میکرد، شاید مجبور نمیشد تا اینگونه سر به پاشنه و مفتضحانه فرار کند.
پس از سقوط کابل، سفیر برای مدتی طولانی نمیخواست در مورد وضعیت افغانستان در مطبوعات اظهارنظر کند، چون برای نزدیکان و خویشاوندانش که در افغانستاناند خطرناک بود و است. میپرسم چه چیزی باعث شد که شما نظرتان را عوض کنید؟ میگوید شاید هزاران افغان هستند که در شرایط مشابه با من قرار دارند و اگر همهی ما سکوت کنیم، این به نفع طالبان است. جهان واقعاً باید بداند که وضعیت در افغانستان چهقدر جدی است و مردم چهقدر تحت فشار قرار دارند و چگونه به وسیلهی طالبان چگونه سرکوپ میشوند. میپرسم آیا در سویدن میمانید و درخواست پناهندگی میکنید؟ میگوید تا حال تصمیم نگرفتهام که چه کار کنم. در حالحاضر بازگشت من به افغانستان غیرممکن است. در کوتاه مدت به نظر نمیرسد قدرت طالبان برهم بخورد. اگرچه یک دسته از مخالفین مسلح وجود دارد، اما آنها چندان قوی نیستند و در حال حاضر نمیتوانند رژیم طالبان را تهدید کنند.
تاریخ نشر: ۲۰۲۲ـ۰۱-۲۲
برای خواندن گزارش به زبان سویدنی ایجا را کلیک کنید.
Dessa dagar har en delegation av talibaner kommit till Oslo på inbjudan från Norge för att föra samtal med Norge och ett antal länder som de kallar för sina allierade, förmodligen USA, Storrbritannien och några till. Det pågår demonstrationer i både Norge och i andra länder, däribland Sverige, mot Norges agerande. På mötet är dock även personer som är mycket kritiska till talibaner och som har demonstrerat i flera månader. En av dem är Hoda Khamosh, poet och civilrättsaktivist som var bland 100 mest inflytelserika kvinnor förra året enligt BBC. Hon har skrivit ett brev till omvärlden med yttranden och krav. Jag har översatt det från persiska|dari till svenska, då jag kände att flera som är engagerade för Afghanistan i Sverige inte förstod det ursprungliga brevet. på persiska.
I frihetens och jämlikhetens guds namn! Jag är Hoda Khamosh, en kvinna bland miljontals kvinnor i Afghanistan, som inte representerar någon annan politisk rörelse. Med personlig erfarenhet av 5 månader och 8 dagar under talibanskt styre har jag motvilligt accepterat norska regeringens inbjudan för att förmedla budskapet från demonstrerande kvinnor på Kabuls gator mot det förtryck och terror som omvärlden är medskyldiga till. Jag är en kvinna som har kommit hit i skuggan av piska och kulor.
Det som jag berättar här är ord från miljoner människor som har fastnat bland misär och ruiner. Miljoner kvinnor mot vilka talibaner har skapat könsapartheid. Kvinnor som på ett systematiskt sätt dagligen förnekas, förolämpas och föraktas.
Efter övertagande av Kabul har talibaner skapat ett fraktionerat och homogent styre genom terror och undanträngning av en stor del av Afghanistans befolkning. Under de senaste fem månaderna har talibaner nekat invånarna de grundläggande medborgerliga rättigheterna. Genom tvång har talibaner förpassat kvinnor till hemmet och berövat dem möjligheten till utbildning; de har underkuvat sina personliga antagonister och förtryckt, torterat eller dödat tidigare militärer. De har initierat systematisk diskriminering av icke-styrande etniska grupper och har skapat inspektionsapparat mot avvikande åsikter och uppföranden under parollen ”Amr-e ba Marof wa Nah-ye az Monkar”(Påbud av det goda och förbud av det onda)
Härmed vill jag dra er uppmärksamhet till några få men specifika fall i en lång lista av terror och brott som har ägt rum under de senaste fem månaderna:
Fotografen Mortaza Samadi arresterades och torterades av talibaner under en civil demonstration i Herat den 7 september 2021.
Alia Azizi, chef över Herats anstalt, har varit spårlöst försvunnen sedan 5 månader tillbaka.
Taqi Daryabi och Nematullah Naqdi, journalister på dagstidningen Etilaat Roz, som höll på att rapportera från kvinnors manifestation i Kabul den 7 september 2021, blev gripna och våldsamt torterade.
Tiotals ungdomar i Balkh demonstrerade för återställande av sina fri- och rättigheter den 7 och 8 september 2021. Talibaner arresterade 70 av ungdomarna, däribland 40 tjejer, och förde dem till okänd plats. Ungdomarna torterades och flera av dem våldtogs. Efter en vecka hittades kroppar av 8 av de tillfångatagna på Mazar-i Sharifs gator. Ett antal av de gripna kvinnorna mördades kort efter att ha frigetts ur fängelser. Det finns dock ingen information om 9 tillfångatagna tjejer och de är fortsatt spårlöst borta.
Den gångna onsdagen drabbades fem av mina närmaste kollegor som demonstrerade mot talibaner: Tamana Zaryab Paryani med sina tre systrar Zarmina, Shafiqa och Karima samt Parwana Ibrahimkhel, genom att deras hems fönster krossades under nattens mörker och de blev bortförda till okänd plats, varefter vi inte har någon information om dem.
Jag känner deras smärta med mitt eget skelett från fjärran och hör deras rop under talibaners tortyr. Den centrala frågan är varför talibaner förtrycker oss i Kabul men visar vilja att sitta vid förhandlingsbord med oss i Oslo. Vad gör omvärlden mot så mycket förtryck och tortyr? Förtrycket och terrorn äger rum mitt framför era ögon. Med tystnad eller tolerans av talibaner blir ni medskyldiga till detta pågående förtryck och brott som begås mot Afghanistans kvinnor och män. Jag ska återvända till Afghanistan men vet inte vad som väntar oss där. Jag frågar norska utrikesministern med vilket mod ni har kringgått internationella lagar och regler och bjudit in personer som tidigare ni själva hade på er terrorlista. Innebär detta inte indirekt erkännande av talibaner?
Som representant för protesterande kvinnor har jag fyra förslag för återgång till normalt tillstånd och återställning av civilordning i Afghanistan:
Amir Khan Motaqqi måste ta sin telefon och ringa till Kabul för att beordra omedelbar frigivning av Tamana Zaryab Paryani med sina tre systrar Zarmina, Shafiqa och Karima, samt Parwana Ibrahimkhel och Alia Azizi. Skolornas portar måste villkorslöst slås upp. I enlighet med de Mänskliga Rättigheterna och konventioner om medborgerliga och politiska rättigheter har varje människa rätten att delta i fredliga manifestationer mot omänskliga lagar som står i kontrast till mänskliga rättigheter. Vi, protesterande kvinnor ville enbart kräva våra rättigheter under parollen ”Mat, Jobb och Frihet” men talibanska gruppen torterade, förnedrande och förolämpade oss för det.
Afghanistans kvinnor vill ha jämställdhet och lika rättigheter. Fram till upprättande av ev. ny konstitution, för återställning och respekt av de grundläggande medborgerliga rättigheterna, andra kapitlet i den befintliga konstitutioner måste följas. Varken talibaner eller någon annan grupp har rätten att begränsa våra grundläggande medborgerliga rättigheter. Varje omtolkning av friheter och rättigheter måste ske genom nationell dialog och konsensus.
Ett kompetent och oberoende råd måste etableras av FN, som ska bestå av medlemmar ur familjer till krigsoffer, folkliga representanter, och oberoende organ för mänskliga rättigheter, för att övervaka och utreda talibaners politiska handlingar. Detta råd måste utreda talibaners fängelser och omedelbart frige de som har arresterats på grund av åsikter, politiska yttranden och könstillhörighet. Rådet ska i nästa skede utreda alla krigsbrott som har begåtts under de senaste 20 åren.
För återställning av ordning och politisk stabilitet har Afghanistan behov av ett legitimt statsskick som vilar på medborgarnas samtycke. Vi är i behov av överenskommelse mellan alla politiska fraktioner och folkliga grupper om en vägkarta för lösning av Afghanistans politiska problem utifrån folkliga och demokratiska tillvägagångssätt. Traditionella lösningar såsom Loya-jirga (stort råd) kan inte ersätta demokratiska tillvägagångssätt för att kunna få politisk legitimitet.
Det nya kapitlet av vår kamp för ett Afghanistan där rättigheter och jämlikhet av alla medborgare, inte minst kvinnor, respekteras, började 5 månader och 8 dagar sedan och vi har en lång väg framför oss. Världssamfundet måste inte blunda för vår strävan.
Med förhoppning om frihet och jämlikhet! Hoda Khamosh Oslo, Norge
(Översättning från persiska|dari till svenska av Reza Javid)
Gårdagens träning var mellan 20-22:30 och mer än 30 spelar deltog på träningen.
Träningen började med att Sina ( ledare) välkomnande alla spelare och gick genom vilka lager och regler gäller på futsal.
Jätte kul och se att så många är angagerad och är med på futsalträning.Planen är att ha regelbundna träningspass för att förbereda laget för tävlingar och turneringar.
Träningen var mellan 19-22Dagens träning började med uppvärmning och sedan stretchade vi för att undvika skador. Munir Wahedi ( Salsals idrott ansvar) välkomnande alla och sedan gick genom dem mål vi har för 2022. I dagens träning hade vi en vänskap match mot ett annat lag som var från Stockholm. Salsal Volleyboll lag kommer att ha en vänskap match i månaden och det är för att förbättra våran spel och att integrera med andra människor.